جدول جو
جدول جو

معنی تقزز

تقزز
پاک شدن از چرک و هر نوع آلودگی، پاک بودن از آلایش و آلودگی، پرهیزکاری
تصویری از تقزز
تصویر تقزز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تقزز

تقزز

تقزز
پرهیزگار شدن، کناره کردن از گناه، رمیده شدن طبع از چیزی
تقزز
فرهنگ فارسی معین

تقزز

تقزز
نیک پاک بودن از آلایش و ریم و چرک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نفرت طبع نمودن از چیزی. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). نخوردن و ننوشیدن چیزی به اراده. (از اقرب الموارد). هو یتقزز من اکل الضب و نحوه. (اقرب الموارد) : از خوردن خرمای هر بستانی تحرز نمود و از خوردن آب هر جویی تقزز. (المضاف الی بدایع الازمان ص 19)
لغت نامه دهخدا