جدول جو
جدول جو

معنی پلغ پلغ

پلغ پلغ
صدای جوشیدن و غلغل زدن مایعی غلیظ مانند آش و آبگوشت در دیگ
تصویری از پلغ پلغ
تصویر پلغ پلغ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پلغ پلغ

پلغپلغ

پلغپلغ
حکایت آواز جوشیدن مایعی زفت و غلیظ با تیرکها و جوشهای بزرگ.
- پلغپلغ زدن، جوشیدن با جوشهای بزرگ و بیشتر در مایعی زفت چون آش و مانند آن
لغت نامه دهخدا

پله پله

پله پله
درجه به درجه، از یک پله به پلۀ دیگر، کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، نَرم نَرمَک، خُوش خُوش، اَندَک اَندَک، نَرم نَرم، جَسته جَسته، خُرد خُرد، کیچ کیچ، کَم کَم، مُتَدَرِّج، خُوش خُوشَک، آهِستِه آهِستِه، رَفتِه رَفتِه، آرام آرام، تَدَرُّج
پله پله
فرهنگ فارسی عمید