جدول جو
جدول جو

معنی به ناچار

به ناچار
آنچه یا آنکه وجود آن ضروری یا چاره ناپذیر است، موقعیتی که خروج از آن میسر نیست یا تنها یک راه در پیش رو وجود دارد، ناگزر، لابد، به ضرورت، لاجرم، ناگزرد، ناکام و کام، چار و ناچار، خوٰاه ناخوٰاه، ناگزیر، لامحاله، خوٰاه و ناخوٰاه، کام ناکام، لاعلاج، ناچار، ناگزران، خوٰاهی نخوٰاهی
تصویری از به ناچار
تصویر به ناچار
فرهنگ فارسی عمید