جدول جو
جدول جو

معنی بوبویه

بوبویه
هدهد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، مرغ سلیمان، پوپو، شانه سرک، بدبدک، پوپش، بوبو، پوپ، پوپک، کوکله، بوبه، شانه سر، پوپؤک، بوبک، شانه به سر
تصویری از بوبویه
تصویر بوبویه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بوبویه

بوبویه

بوبویه
بمعنی بوبو، که شانه سر و هدهد باشد. (برهان) (آنندراج). هدهد. (ناظم الاطباء). پوپویک. پوپوک. پوپو. پوپک. بوبو. هدهد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

بابویه

بابویه
ابن سعد بن محمد بن الحسن بن الحسین بن علی بن الحسین بن بابویه اول. محدث است. رجوع به روضات الجنات ص 512 شود
لقب جد والد احمد بن حسین بن علی حنائی
لقب جد علی بن محمد اسوازی
لغت نامه دهخدا

بابویه

بابویه
ابوجعفر محمد بن علی بن حسین، فرزند مهتر ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی:... و این معنی مقالت بوجعفر بابویه قمی و همه بابوئیان است. (کتاب النقض ص 574). رجوع به ابن بابویه در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا

بوبویک

بوبویک
هدهد:
بوبویک پیکی نامه زده اندر سرخویش
نامه گه باز کند گه شکند بر شکنا.
منوچهری
لغت نامه دهخدا

سیبویه

سیبویه
سیب کوچک، بوی سیب، نام دانشمند نحوی نامدار در قرن دوم که در شیراز می زیسته است
سیبویه
فرهنگ نامهای ایرانی