معنی بوبرد بوبرد بلبل، پرنده ای خوش آواز و به اندازۀ گنجشک با پشت قهوه ای و شکم خاکستری، مرغ چمن، هزار، زندلاف، فتّال، هزاردستان، زندواف، زندوان، شب خوٰان، مرغ سحر، هزاران، صبح خوٰان، شباهنگ، زندباف، هزارآوا، مرغ خوش خوٰان، بوبردک، عندلیب تصویر بوبرد فرهنگ فارسی عمید