دایۀ ناف که بتازیش قابله گویند یعنی آن دایه که تعهد زچه کند، و آنان که با رای مهمله خوانند خطاست، (آنندراج)، پول رایج: نیست با جودش ازپی مقدار سیم بازارگرد را بازار، سنایی (از انجمن آرا) (آنندراج)
جای داد و ستد و خرید و فروش کالا، محل اجتماع و داد و ستد فروشندگان و خریداران، کوچۀ سرپوشیده که دارای چندین مغازه یا فروشگاه باشد بازار مشترک: در علم اقتصاد جامعۀ اقتصادی به وجودآمده به وسیلۀ چند کشور به منظور تقلیل تعرفۀ گمرکی، اتخاذ سیاست مشترک در امور حمل و نقل و تقویت مؤسسات اقتصادی بازار مکاره: بازاری که سالی یک بار برای مدت چند روز در محلی تشکیل می شود و از شهرهای مختلف یا از کشورهای دیگر اجناسی برای نمایش یا خرید و فروش به آنجا می آورند
تاب، نوعی وسیلۀ بازی شامل رشته ای محکم و نشیمنگاهی آویزان در وسط آن که کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد و در هوا به جلو و عقب حرکت می دهند، اَورَک، بادپیچ، پالوازِه، سابود، گُواچو، بازپیچ، نَرمورِه، آوَرَک