معنی آرزوسنج آرزوسنج آرزومند، ویژگی آنکه آرزوی چیزی دارد، مشتاق، نیازمند، عاشق تصویر آرزوسنج فرهنگ فارسی عمید
آرزوسنج آرزوسنج آرزومند. آرزووَرز: به خاک پای او چرخ آرزوسنج چو درویش حریص و فکرت گنج. امیرخسرو لغت نامه دهخدا
آرزوانه آرزوانه آنچه آبستن از خوردنیها و غیر خوردنیهای عادی (مانند گل و زغال) برای خوردن آرزو کند، آنچه خویشان زن آبستن پزند و برای او فرستند فرهنگ لغت هوشیار
آرزومند آرزومند وِیژگی کسی که آرزوی چیزی دارد، مشتاق، کنایه از نیازمند، کنایه از عاشق فرهنگ فارسی عمید
آرزوانه آرزوانه آنچه آرزو کنند، آنچه زن آبستن در اوایل آبستنی هوس کند که بخورد، ویارانه فرهنگ فارسی عمید