معنی ایمن - فرهنگ فارسی عمید
معنی ایمن
- ایمن اَیمَن
- راست، طرف راست، سمت دست راست، مقابل ایسر
خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت، بختیار، خجسته، نیکوبخت، سفیدبخت، مستسعد، صاحب دولت، نکوبخت، طالع مند، فرّخ فال، نیک اختر، بلنداقبال، صاحب اقبال، بلندبخت، خجسته طالع، خجسته فال، سعید، مقبل، خوش طالع، اقبالمند، فرخنده بخت، فرخنده طالع، شادبخت، جوان بخت راست، طرف راست، سمت دست راست، مقابلِ ایسر
خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت، بَختیار، خَجَستِه، نیکوبَخت، سِفیدبَخت، مُستَسعَد، صاحِب دُولَت، نِکوبَخت، طالِع مَند، فَرُّخ فال، نیک اَختَر، بُلَنداِقبال، صاحِب اِقبال، بُلَندبَخت، خَجَستِه طالِع، خَجَستِه فال، سَعید، مُقبِل، خوش طالِع، اِقبالمَند، فَرخُندِه بَخت، فَرخُندِه طالِع، شادبَخت، جوان بَخت
تصویر ایمن
فرهنگ فارسی عمید