جدول جو
جدول جو

معنی افتدن

افتدن
افتادن، فتیدن، افتیدن، اوفتادن، فتدن، فتادن
از بالا به پایین افتادن، سقوط کردن، فرود آمدن
بی استفاده در جایی رها شدن، بستری یا زمین گیر شدن
وقوع حادثه ای به صورت ناگهانی در موقعیتی یا مسیری قرار گرفتن
سقط شدن جنین
تصویری از افتدن
تصویر افتدن
فرهنگ فارسی عمید