معنی اساقفه - فرهنگ فارسی عمید
معنی اساقفه
اساقفه
اسقف ها، پیشواها، خطیب ها و واعظ های عیسوی، بالاتر از کشیش ها، جمع واژۀ اسقف
تصویر اساقفه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اساقفه
اساقفه
اساقفه
جمع سقف، سکوبایان (سکوبا اسقف) جمع اسقف. اسقفان سکوبایان
فرهنگ لغت هوشیار
اساکفه
اساکفه
جَمعِ واژۀ اسکاف. کفش دوزان. کفشگران. - زاج الاساکفه، قسمی از زاج ابیض. رجوع به تحفۀحکیم مؤمن و زاج الاساکفه شود
لغت نامه دهخدا
اساقه
اساقه
چاروا به کسی دادن برای راندن. دادن شتران کسی را: اسقته ابلاً، دادم او را شتران که میراند آنها را. (از منتهی الارب). اشتر فرا کس دادن تا براند. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
اساقه
اساقه
دوال رکاب زین. (منتهی الارب). (مهذب الاسماء). دوال رکیب. بند رکاب
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.