جدول جو
جدول جو

معنی نزدیک

نزدیک
مقابل دور، دارای فاصلۀ کم مکانی یا زمانی مثلاً راه نزدیک، لحظۀ نزدیک، جمع نزدیکان،
کنایه از دارای رابطه در دوستی یا خویشاوندی مثلاً او از دوستان نزدیک من بود، دارای شباهت تقریبی،
دارای اختلاف جزئی مثلاً شکل ها نزدیک به هم بود،
مقابل دور، مکانی با فاصلۀ کم مثلاً از نزدیک آمده ام،
در مکانی با فاصلۀ کم مثلاً او نزدیک ایستاده بود
تصویری از نزدیک
تصویر نزدیک
فرهنگ فارسی عمید