معنی منبل منبل تنبل، بیکارنوعی داروی گیاهی که بر زخم و جراحت می گذارند، برای مثال گفت پالانش فرو نه پیش پیش / داروی منبل بنه بر پشت ریش (مولوی - ۲۰۳) تصویر منبل فرهنگ فارسی عمید