جدول جو
جدول جو

معنی مراجل

مراجل
مرجل ها، دیگ ها، ظروف فلزی یا سنگی که در آن چیزی بجوشانند یا غذا طبخ کنند، قدرها، جمع واژۀ مرجل
تصویری از مراجل
تصویر مراجل
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مراجل

مراجل

مراجل
جَمعِ واژۀ مِرْجَل. دیگها. رجوع به مِرجَل شود:
ز یخ گشته شمرها همچو سیمین
طبق ها بر سر سنگین مراجل.
منوچهری.
، جَمعِ واژۀ ممرجل، یعنی جامه ها که در آن صورت های مرجل باشد. (آنندراج). رجوع به مُرَجَّل و مُمَرجَل شود
لغت نامه دهخدا

مرتجل

مرتجل
ویژگی شعر یا نثری که بدون تامل، مقدمه و تفکر گفته شود
مرتجل
فرهنگ فارسی عمید

مراحل

مراحل
(مرحله) سرای ها در افغانستان به جای این که بگویند ازین شهر تا آن شهر هفت منزل است می گویند هفت سرای است ستاد ها گامه ها اوامان جمع مرحله منزلها مرحله ها: باراده رفتن بشیراز طی مراحل مینمودند
فرهنگ لغت هوشیار