معنی کلندر کلندر قوی هیکل، تنومند، درشت اندام، قلندر، چوب بزرگ و ناتراشیده تصویر کلندر فرهنگ فارسی عمید
کلندر کلندر مردم نا تراشیده و نا هموار، چوب کنده نا تراشیده که گاه آنرا در پس در اندازند تا گشوده نگردد و گاه سوراخ کنند و پای مجرمان را بدان محکم نمایند: (بر گردن مخالف و بر پای دشمنت نکبت کند دو شاخی و محنت کلندری)، (پور بهای جامی) فرهنگ لغت هوشیار
کلندر کلندر مرد درشت اندام و قلندر، چوب ناتراشیده که در پشت در اندازند تا در گشوده نشود فرهنگ فارسی معین
کلندر کلندر دهی از دهستان بالای شهرستان نهاوند است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) لغت نامه دهخدا
قلندر قلندر هر یک از افراد قلندریه، فرقه ای از صوفی که به دنیا بی توجه و نسبت به آداب و رسوم بی قید بوده اند فرهنگ نامهای ایرانی