جدول جو
جدول جو

معنی قوس

قوس
نهمین صورت فلکی منطقه البروج که در نیمکرۀ جنوبی قرار دارد، نهمین برج از برج های دوازده گانه، برابر با آذر، تیرانداز، خمیدگی، جمع اقواس، کمان
قوس و قزح: رنگین کمان
تصویری از قوس
تصویر قوس
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قوس

قوس

قوس
صومعۀ ترسایان، (برهان)، عبادت خانه راهبان، (منتهی الارب)، صومعۀ راهب و گویند، سرصومعه است، (اقرب الموارد)، و آن فارسی معرب است، (المعرب جوالیقی ص 278)، خانه شکاری، (منتهی الارب)، خانه شکارچی، (از اقرب الموارد)،
کلمه ای است که بدان سگ را زجر کنند، (از اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

قوس

قوس
نوعی از سمک بحری است، به عجمی نبات وج. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

قوس

قوس
زمانۀ تنگ و دشوار. (منتهی الارب). زمان صعب. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

قوس

قوس
کمان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مؤنث است و تصغیر آن قویسه میشود و گاهی آن را مذکر کنند و تصغیر آن را قویس گیرند. (ااز قرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، ذراع. (اقرب الموارد). گز بدانجهت که مذروع را با آن قیاس کنند. قول خدای تعالی: فکان قاب قوسین أو أدنی، یعنی دو کمان عربی یا بقدر دو گز. (منتهی الارب) ، باقیماندۀ خرما در تک خنور. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آنچه گرو بندند در اسب دوانیدن و جز آن. (منتهی الارب) ، هرچه به هیأت قوس، منحنی باشد، چون قوس پل و قوس دایره و قوس قزح. (از اقرب الموارد) ، در هندسه و هیأت حصه ای از محیط دایره است. (فرهنگ نظام).
- قوس الرجل، آنچه از کمر وی منحنی باشد. (از اقرب الموارد).
- قوس السماء، عبارت است از نصف فلک و ربع مسکون یا غیر آن چرا که چون تمام فلک مرئی و غیرمرئی بشکل دایره تصور شود پس نصف آن یا ثلث آن یا ربع آن البته بصورت قوس باشد یا آنکه قوس السماء، قوس قزح مراد باشد. (آنندراج) (غیاث اللغات).
- قوس النهار، عبارت است از مقدار مسافت سیر ظاهری شمس از افق مشرقی تا افق مغربی چرا که چون تمام فلک مرئی و غیر مرئی را بصورت دایره فرض کنیم نصف آن بالضروره بشکل قوس باشد پس نصف مرئی فلک را که مسیر شمس در روز باشد قوس النهار گویند. (آنندراج) (غیاث اللغات).
- قوس قزح، رجوع به مدخل قوس قزح شود
لغت نامه دهخدا

قوس

قوس
برجی است در آسمان. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). نام برج نهم از دوازده برج فلکی که کمان و کمان گردون نیز گویند. (ناظم الاطباء). نام برج نهم از بروج دوازده گانه است که ستاره هایش شکل مرد تیرانداز فرض شده. (از فرهنگ نظام). در جامع الحکمتین آمده: از دوازده برج که جملگی فلک بدان منقسم است، سه برج آتشی است و سه برج خاکی است و سه برج بادی است و سه برج آبی. آتشی حمل و اسد و قوس است... (جامع الحکمتین چ کربن و معین ص 272). حوت و قوس هر دو خانهای مشتری اند. (همان کتاب ص 286) :
چون حمل چون ثور چون جوزا و سرطان و اسد
سنبله، میزان و عقرب، قوس و جدی و دلو و حوت.
؟
لغت نامه دهخدا

قوس

قوس
ذو القوس، لقب سنان بن عامر بدان جهت که کمان خود را در عوض هزار شتر در نزدحارث بن ظالم نعمان اکبر گرو گذاشت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا