معنی فرو نشستن فرو نشستن آرام شدن، تسکین یافتن درد و مانند آنکاسته شدن از چیزی و از بین رفتن آنپایین رفتن، فرو رفتن، داخل شدن در چیزیخاموش شدننشستن تصویر فرو نشستن فرهنگ فارسی عمید