معنی فرو شدن فرو شدن فُرو شُدَن فرورفتن، پایین رفتن، به پایین رفتن، غروب کردن، ناپدید شدن فرورفتن، پایین رفتن، به پایین رفتن، غروب کردن، ناپدید شدن تصویر فرو شدن فرهنگ فارسی عمید