معنی فرغر فرغر جوی کوچکی که آب از آن عبور کرده و آب کمی به جا مانده باشد، بن مضارع فرغردن جوی کوچکی که آب از آن عبور کرده و آب کمی به جا مانده باشد، بن مضارعِ فرغردن تصویر فرغر فرهنگ فارسی عمید