جدول جو
جدول جو

معنی غمض عین

غمض عین
کنایه از فروخواباندن چشم، نادیده گرفتن خطای کسی، چشم پوشی
تصویری از غمض عین
تصویر غمض عین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غمض عین

غمض عین

غمض عین
چشم فروخوابانیدن. (مقدمه الادب زمخشری). نادیده گرفتن. چشم پوشی. صرف نظر. تعمیه. گذشت. اغماض. تغافل. آسان گیری و تساهل. رجوع به غَمض شود
لغت نامه دهخدا

غمز عین

غمز عین
چشمک زدن. مژه برهم زدن از روی ناز وکرشمه. (ناظم الاطباء). رجوع به غَمز و غَمزه شود
لغت نامه دهخدا