جدول جو
جدول جو

معنی غلت خوردن

غلت خوردن
در حالت خواب یا دراز کشیدگی بر روی زمین از یک پهلو به پهلوی دیگر گشتن، غلتیدن
تصویری از غلت خوردن
تصویر غلت خوردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غلت خوردن

غلت خوردن

غلت خوردن
غلتیدن. غلطیدن. غلط خوردن. رجوع به غلتیدن شود
لغت نامه دهخدا

غلط خوردن

غلط خوردن
غلتیدن: پسرک تو خون خودش غلت میخورد. گمراه شدن اشتباه کردن
غلط خوردن
فرهنگ لغت هوشیار

غلط خوردن

غلط خوردن
گمراه شدن. راه نادرست گرفتن:
رو سوی قبلۀ ابروی بتان کن ای دل
همچو زاهد غلط از قبله نمایی نخوری.
مسیح کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

غلط خوردن

غلط خوردن
غلطیدن. غلت خوردن. رجوع به غلطیدن شود
لغت نامه دهخدا

لت خوردن

لت خوردن
لطمه خوردن، سیلی خوردن، تپانچه خوردن، برای مِثال در شهوت نفس کافر ببند / وگر عاشقی لت خور و سر ببند (سعدی۱ - ۱۶۶)، زیان دیدن و شکست خوردن در کسب و کار
لت خوردن
فرهنگ فارسی عمید