جدول جو
جدول جو

معنی شاشو

شاشو
ویژگی کودکی که بی اختیار بشاشد و لباس خود را تر کند، کنایه از کثیف
تصویری از شاشو
تصویر شاشو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شاشو

شاشو

شاشو
آن که عادت به شاشیدن در بستر یا شلوار خود دارد، تنبل، ترسو
شاشو
فرهنگ فارسی معین

شاشو

شاشو
آن که بسیار شاشد در خواب، شخصی را گویند که پیوسته بخود شاشد، (برهان)، درعرف عوام کودکی را که در خواب شاشد گویند، (انجمن آرای ناصری)، کسی خاصه کودکی که بسیار بشاشدو خود را تر کند و خودداری نتواند کردن، بُوَلَه
لغت نامه دهخدا

شاشو

شاشو
گیاهی است که تخمش بکار برند دوا را، (شرفنامۀ منیری)، نام گیاهی است که تخم آن را دردواها بکار برند، (فرهنگ جهانگیری) (برهان)، گیاهی است که تخمش دواست، (فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا