جدول جو
جدول جو

معنی سیاه پستان

سیاه پستان
زنی که پستانش سیاه باشد، کنایه از زنی که بچۀ خود را خوب پرورش ندهد، کنایه از زنی که هر بچه ای را شیر بدهد، آن بچه بمیرد
تصویری از سیاه پستان
تصویر سیاه پستان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سیاه پستان

سیاه پستان

سیاه پستان
زنی که فرزند او نماند و هر طفلی که شیر دهد بمیرد
سیاه پستان
فرهنگ لغت هوشیار

سیاه پستان

سیاه پستان
کنایه از زنی که توجهی به تربیت کودک خود ندارد، زنی که هر کودک شیر او را بخورد بمیرد
سیاه پستان
فرهنگ فارسی معین

سیاه پستان

سیاه پستان
زنی که فرزند او نزید. (غیاث). زنی که فرزند او نماند و هر طفلی که شیر دهد بمیرد. (برهان) (آنندراج) (فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا

سیه پستان

سیه پستان
زنی که پستانش سیاه رنگ باشد، زنی که کودک خود را مراقبت و تربیت نکند، زنی که هر کودک شیر او را بخورد بمیرد
فرهنگ لغت هوشیار

سیه پستان

سیه پستان
سیاه پستان، زنی که پستانش سیاه باشد، زنی که بچۀ خود را خوب پرورش ندهد، زنی که هر بچه ای را شیر بدهد، آن بچه بمیرد
سیه پستان
فرهنگ فارسی عمید

سیه پستان

سیه پستان
زنی را گویند که فرزند او نماند و زنی را نیز گویند که هر طفل را که او شیر دهد بمیرد. (برهان) (آنندراج) :
از خون دل طفلان سرخاب رخ آمیزد
این زال سپیدابرو وین مام سیه پستان.
خاقانی
لغت نامه دهخدا