معنی سهل القیاد - فرهنگ فارسی عمید
معنی سهل القیاد
- سهل القیاد
- آنکه به آسانی بتوان او را وادار به هرکاری کرد، مطیع، آرام
تصویر سهل القیاد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سهل القیاد
سهل القیاد
- سهل القیاد
- آنکه بتوان باسانی او را بهر جا برد مطیع و آرام: ... . و بتو هم نگویی که او را سهل القیاد و سست عنان یافتم
فرهنگ لغت هوشیار
اهل القیاس
- اهل القیاس
- کسانی که قیاس کنند، فقیهانی که دراستنباط احکام شرعی فرعی قیاس را حجت دانند
فرهنگ لغت هوشیار