معنی سومری سومری مربوط به سومر مثلاً هنر سومری، از مردم سومر، زبان این قوم تصویر سومری فرهنگ فارسی عمید
سامری سامری از مردم سامر یا سامره و آن که در زمان موسی گوساله سخنگو را ساخت از آن جاست منسوب به سامره، از مردم سامره فرهنگ لغت هوشیار
سواری سواری سوار شدن، عمل سوار شدن بر مرکب، مقابلِ باری، اسب و استر و هر مرکبی که بر آن سوار شوند فرهنگ فارسی عمید
سواری سواری سوار بودن، تسلط، چیرگی، اتومبیل های سبک، اتومبیل های غیر از کامیون و باربری فرهنگ فارسی معین