جدول جو
جدول جو

معنی زاچ

زاچ
زائو، زنی که کمتر از هفت روز از زایمان او گذشته، زاج، زجه
تصویری از زاچ
تصویر زاچ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با زاچ

زاچ

زاچ
زاج، زن نوزای، (شرفنامۀ منیری)، رجوع به زاج در این لغت نامه ورجوع به آنندراج و برهان قاطع و فرهنگ شعوری شود
لغت نامه دهخدا

زاد

زاد
فرزند، پسر، نام یکی از فرمانداران در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی، به صورت پسوند و پیشوند همراهبا بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند زادعلی، زادمهر، مهرزاد
زاد
فرهنگ نامهای ایرانی

زاب

زاب
زو، از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند طهماسب و از نسل فریدون پادشاه پیشدادی
زاب
فرهنگ نامهای ایرانی

زان

زان
از آن متعلق به مال: (مرا هر چه ملک و سپاهست و گنج همه زان تو و ترا زوست خنج)
زان
فرهنگ لغت هوشیار