زاچ زاچ زاج، زن نوزای، (شرفنامۀ منیری)، رجوع به زاج در این لغت نامه ورجوع به آنندراج و برهان قاطع و فرهنگ شعوری شود لغت نامه دهخدا
زاد زاد فرزند، پسر، نام یکی از فرمانداران در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی، به صورت پسوند و پیشوند همراهبا بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند زادعلی، زادمهر، مهرزاد فرهنگ نامهای ایرانی
زان زان از آن متعلق به مال: (مرا هر چه ملک و سپاهست و گنج همه زان تو و ترا زوست خنج) فرهنگ لغت هوشیار