معنی رخ گرداندن تصویر رخ گرداندن رخ گرداندنرُخ گَرداندَن روی برگردانیدن از کسی یا چیزی، پشت کردن، رو برگرداندن، رو تافتن، اعراض کردن، رخ گردانیدنروی برگردانیدن از کسی یا چیزی، پشت کردن، رو برگرداندن، رو تافتن، اعراض کردن، رخ گردانیدن فرهنگ فارسی عمید