معنی رام
- رام
- آرام، خوگرفته، الفت گرفته، مقابل توسن و سرکش، فرمانبردار،
، در آیین زردشتی از ایزدان، روز بیست و یکم از هر ماه خورشیدی، برای مثال براین گونه خواهد گذشتن سپهر / نخواهد شدن رام با من به مهر (فردوسی - ۲/۳۴۶) برای مثال «رام روز» است و بخت و دولت رام / ای دلارام خیز و درده جام (مسعودسعد - ۵۴۹)
