مقابل گرم، دارای سرمای ملایم و مطبوع مثلاً آب خنک، کنایه از خجسته، خوب وخوش، برای مثال نیک وبد چون همی بباید مرد / خنک آن کس که گوی نیکی برد (سعدی - ۵۲)، در طب قدیم دارای طبیعت سرد، کنایه از ناپسند مثلاً رفتار خنکمقابلِ گرم، دارای سرمای ملایم و مطبوع مثلاً آب خنک، کنایه از خجسته، خوب وخوش، برای مِثال نیک وبد چون همی بباید مُرد / خنک آن کس که گوی نیکی بُرد (سعدی - ۵۲)، در طب قدیم دارای طبیعت سرد، کنایه از ناپسند مثلاً رفتار خنک