معنی خندان خندان خنده کننده، درحال خندیدن، خندنده، ضاحک، ضحوک، خنداخند، خنده ناک، سبک روح، شکفته، منبسط، خنده رو، خندناککنایه از شکفته و بازشده مثلاً گل خندان، پستۀ خندانبن مضارع خنداندن تصویر خندان فرهنگ فارسی عمید