معنی حق دار - فرهنگ فارسی عمید
معنی حق دار
- حق دار
- دارای حق، کسی که حق با اوست، آنکه چیزی را به حق متصرف است
تصویر حق دار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با حق دار
حق دار
- حق دار
- هده دار هوده دار آنکه حق با اوست صاحب حق ذی حق، کسی که چیزی را از راه حق منصرف است مالک حقیقی
فرهنگ لغت هوشیار
حق دار
- حق دار
- صاحب حق. محق. مستحق.
- امثال:
حق به حقدار می رسد
لغت نامه دهخدا
دق دار
- دق دار
- دق دارنده. مسلول. تب لازمی، رنجور و دلازار. (ناظم الاطباء). و رجوع به دق شود
لغت نامه دهخدا