جلبک، گروهی از گیاهان بدون ریشه، ساقه، شاخه و برگ که به شکل نوار سبز و دراز در آب، جاهای مرطوب و روی تنۀ بعضی درخت ها پیدا می شود و در بعضی دریاها نیز به شکل نوارهای پهن و دراز دیده می شود که بر روی آب شناور است، در اقیانوس ها بیشتر از همه جا رشد می کند و گاهی سطح وسیعی از دریا را فرامی گیرد، از آن در تهیۀ بعضی مواد شیمیایی و خوراکی استفاده می شود، رنگ آن سبز و گاهی هم به رنگ قهوه ای یا سرخ است، جغزواره، الگ، بزغمه، گاوآب، بزغسمه، جل وزغ، چغزواره، آلگ، جامۀ غوک، غوک جامه
جل وزق را گویند و آن چیزی باشد مانند ابریشم سبز که در آبهای ایستاده بهم رسد و بعربی ’طحلب’ خوانند. (برهان) (آنندراج). طحلب و جل وزغ. (ناظم الاطباء). چغزاوه و چغزباره وچغزواره و چغزلاوه. جل مزغ (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). و رجوع به چغز و چغزاوه و چغزباره و چغزواره و چغزلاوه شود. کف سبزی که بر روی آبهای راکد می نشیند. (ناظم الاطباء). مرادف چغزاوه و چغزپاره و چغزواره. (از ناظم الاطباء). خزۀ روی آب. و رجوع به چغزاوه و چغزپاره و چغزلاوه و چغزواره شود
جُلبَک، گروهی از گیاهان بدون ریشه، ساقه، شاخه و برگ که به شکل نوار سبز و دراز در آب، جاهای مرطوب و روی تنۀ بعضی درخت ها پیدا می شود و در بعضی دریاها نیز به شکل نوارهای پهن و دراز دیده می شود که بر روی آب شناور است، در اقیانوس ها بیشتر از همه جا رشد می کند و گاهی سطح وسیعی از دریا را فرامی گیرد، از آن در تهیۀ بعضی مواد شیمیایی و خوراکی استفاده می شود، رنگ آن سبز و گاهی هم به رنگ قهوه ای یا سرخ است، آلگ، جَغزوارِه، بَزَغسَمِه، گاوآب، غوک جامِه، چَغزپارِه، جُل وَزَغ، بَزَغمِه، جامِۀ غوک، اَلگ
بمعنی چغزپاره است که جل وزغ و جامۀ غوک و طحلب و بزغسمه باشد. (برهان). جل وزغ را گویند، و آن چیزی باشد مانند ابریشم سبز که در آبهای ایستاده بهم رسد و بعربی طحلب خوانند. (آنندراج). مرادف چغزپاره و چغزابه و ’جامۀ خواب بک’ و ’جل وزغ’ و ’جامۀ غوک’ و ’بزغمه’ و جملگی بمعنی سبزیی است که بالای آب است و غوک در آن باشد. (از انجمن آرا ذیل لغت چغز). سبزی بالای آب ایستاده که جامۀ غوک و بزغسمه نیز گویند. (رشیدی). طحلب و جل وزغ. (ناظم الاطباء). سبزه بستۀ روی آب که نام مشهورش جل وزغ است. (فرهنگ نظام). همان جامۀ غوک است. (شرفنامۀ منیری). ورجوع به چغز و چغزاوه و چغزپاره و چغزلاوه شود، کف سبزی که بروی آبهای راکد می نشیند. (ناظم الاطباء). رجوع به چغزاوه و چغزپاره و چغزلاوه شود
سبزی بالای آب ایستاده که جامۀ غوک و بزغسمه نیز گویند. (رشیدی). سبزه بستۀ روی آب که نام مشهورش جل وزغ است. (فرهنگ نظام). چغزابه و چغزپاره و چغزواره. طحلب. جامۀ غوک. و رجوع به چغزابه و چغزاوه و چغزپاره و چغزواره شود
چار پاره، زنگهای کوچکی که رقاصان بهنگام رقص در انگشتان کنند و بتناسب ضرب موسیقی آنرا بصدا در آورند، نوعی رقص که در قدیم معمول بوده، نوعی از گلوله ایست که در شکار با تفنگ بکار می رود و معمولا شکارهای سنگین را با آن می زنند
هر چیز که بچهار قطعه تقسیم شده باشد، هر بیتی که بچهار بخش موزون تقسیم شده باشد و سه بخش اول آن مقفی بود و بخش چهارم تابع قافیه قصیده و غزل است، چهار پاره