جدول جو
جدول جو

معنی ترنح

ترنح
به چپ و راست متمایل شدن سر، از مستی یا گیجی، تلوتلو خوردن
تصویری از ترنح
تصویر ترنح
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ترنح

ترنح

ترنح
یاویدن از مستی و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). متمایل شدن از مستی و جز آن. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، میل کردن بر کسی به ترفع و تطاول. (از المنجد) (از اقرب الموارد) ، اندک نوشیدن شراب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا