جدول جو
جدول جو

معنی بی ذوق

بی ذوق
بی سلیقه، کسی که علاقه و توجه به زیبایی و هنر نداشته باشد
تصویری از بی ذوق
تصویر بی ذوق
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بی ذوق

بی ذوق

بی ذوق
مُرَکَّب اَز: بی + ذوق، بی مزه. (ناظم الاطباء)،
لغت نامه دهخدا

بی ذوق

بی ذوق
بدسلیقه، بی استعداد، بی حال، بی دماغ، بی شوروحال، کج سلیقه
متضاد: باذوق، خوش ذوق، ذوقمند
فرهنگ واژه مترادف متضاد

بی ذوقی

بی ذوقی
بی چششی بی بینشی بیمزگی، بی سلیقگی، عدم قدرت احساس زیباییها مقابل باذوقی
فرهنگ لغت هوشیار

بی ذوقی

بی ذوقی
بدسلیقگی، کج سلیقگی
متضاد: سلیقه مندی، خوش سلیقگی، بی احساسی، بی حالی، بی دماغی، بی شوروحالی،
فرهنگ واژه مترادف متضاد