معنی برکشیده برکشیده پروردهبالاکشیده، بالابرده شده، بیرون کشیده شده، قد کشیده، آهنجیده، آهخته، آهازیده، برهیخته، فراهیخته، آهیخته، آخته تصویر برکشیده فرهنگ فارسی عمید