جدول جو
جدول جو

معنی بارپیچ

بارپیچ
ریسمان یا تسمه ای که با آن بار را بر سقف اتومبیل می بندند
تصویری از بارپیچ
تصویر بارپیچ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بارپیچ

بازپیچ

بازپیچ
مهره یا چیز دیگری که بالای گهواره برای سرگرمی کودک آویزان کنند
تاب، نوعی وسیلۀ بازی شامل رشته ای محکم و نشیمنگاهی آویزان در وسط آن که کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد و در هوا به جلو و عقب حرکت می دهند، بادپیچ، پالوازِه، آوَرَک، نَرمورِه، سابود، بازام، گُواچو، اَورَک
بازپیچ
فرهنگ فارسی عمید

مارپیچ

مارپیچ
پیچیدگی در اطراف مرکزی، به شکل مار حلقه زده، حلزونی شکل
مارپیچ
فرهنگ لغت هوشیار

کارپیچ

کارپیچ
پارچه ای که گلابتون دوزان لفافه کار خود سازند به جهت محافظت از آن، دسته و بسته، تنگ
فرهنگ فارسی معین

مارپیچ

مارپیچ
شکل منحنی که پیوسته از یک قطب یا از یک نقطه دور یا به آن نزدیک می شود
فرهنگ فارسی معین