جدول جو
جدول جو

معنی آموزشگاه

آموزشگاه
جای آموختن و درس دادن، مؤسسۀ رسمی یا غیررسمی که در آن علم، هنرو فنون مختلف بیاموزند
تصویری از آموزشگاه
تصویر آموزشگاه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آموزشگاه

آموزشیار

آموزشیار
کسی که در دانشگاه یا مدرسه عالی تدریس می کند و مقامش پایین تر از استادیار است
فرهنگ فارسی معین

آموزگار

آموزگار
آموزنده، کسی که به دیگری درس بدهد، استاد، معلم، معلم مدرسۀ ابتدایی، ناصح، اندرزگو، راهنما، برای مِثال هم او آفرینندۀ روزگار / به نیکی هم او باشد آموزگار (فردوسی - ۶/۳۲۰)
آموزگار
فرهنگ فارسی عمید

آموزگان

آموزگان
مجموعه ای از واحدهای درسی که تشکیل یک رشته تحصیلی را می دهند و می توان در آن رشته درجه دانشگاهی گرفت
فرهنگ فارسی معین

آموزگار

آموزگار
معلم، معلم مدرسه ابتدایی، اندرزگوی، پرورنده، مربی
آموزگار
فرهنگ فارسی معین