معنی انتقاض انتقاض شکستن عهد و پیمان، پیمان شکنی، عودت زخم پس از بهبود یافتن، باطل شدن طهارت بر اثر یکی از مبطلات، پاره شدن تصویر انتقاض فرهنگ فارسی عمید