معنی اشپوختن اشپوختن اشپیختن، ریختن و پراکنده کردن چیزی، پاشیدن آب یا چیز دیگر، پاشیدن، افشاندن، شپوختن تصویر اشپوختن فرهنگ فارسی عمید