معنی واماندن تصویر واماندن واماندنواماندَن بازماندن، عقب ماندنکنایه از خسته شدن، ناتوان و درمانده شدن از انجام کاریکنایه از حیران و سرگردان شدنمتوقف شدن، ایستادنبازماندن، عقب ماندنکنایه از خسته شدن، ناتوان و درمانده شدن از انجام کاریکنایه از حیران و سرگردان شدنمتوقف شدن، ایستادن فرهنگ فارسی عمید