جدول جو
جدول جو

معنی نموسک

نموسک
تیهو، پرنده ای شبیه کبک اما کوچک تر از آن با گوشتی لذیذ و پرهای خاکستری مایل به زرد و خال های سیاه رنگ در زیر سینه
شوشک، شارشک، شاشنگ، شیشو، شیشیک، شاشک، طیهوج، فرفور، نموشک، سرخ بال
تصویری از نموسک
تصویر نموسک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نموسک

نموسک

نموسک
تیهو. (انجمن آرا) (برهان قاطع) (آنندراج). مرغی است از دراج کوچکتر که آن را تیهو گویند. نموشک. (از جهانگیری). غواصه، و آن مرغی است که پیوسته بلکه می خورد. (یادداشت مؤلف) (از مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

نموشک

نموشک
تیهو، پرنده ای شبیه کبک اما کوچک تر از آن با گوشتی لذیذ و پرهای خاکستری مایل به زرد و خال های سیاه رنگ در زیر سینه
شوشَک، شارَشک، شاشَنگ، شیشو، شیشیک، شاشَک، طیهوج، فَرفور، نَموسَک، سُرخ بال
نموشک
فرهنگ فارسی عمید

نموشک

نموشک
نموسک است که تیهو باشد، و به ضم اول هم (ن ُ ش َ) به نظر آمده است. (از برهان قاطع). رجوع به نموسک شود
لغت نامه دهخدا

نموسه

نموسه
چربی با بوی عرق که در سر پیدا شود. (یادداشت مؤلف). دسومه سهکه تظهر فی الرأس. (بحر الجواهر). در تحفۀ حکیم مؤمن ذیل ’نموس’ جمع نمس که ’حیوانی است به قدر شغال... و سر او کم موی و بسیار چرب و مظنۀ آن می شود که تدهیم کرده باشند’ آرد: ’و نموسه که علتی است در سر بنابر شرکت این صفت مسمی به این اسم است’
لغت نامه دهخدا

موسک

موسک
گیاهی است از تیره نعناعیان که در نواحی معتدل میروید، کبیکج
موسک
فرهنگ لغت هوشیار