جدول جو
جدول جو

معنی ناپاک رای

ناپاک رای
آنکه رای و تدبیرش درست نباشد، بداندیشه، کنایه از بداندیش
تصویری از ناپاک رای
تصویر ناپاک رای
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ناپاک رای

ناپاک رای

ناپاک رای
گم راه، بدنیت، بداراده، کسی که تدبیر و رای وی درست نباشد، (ناظم الاطباء)، بداندیش، بداندیشه، که اندیشۀ پاک ندارد، که اندیشه اش غلط است، که صاحب فکر پاک نیست، خبیث، بدنیت:
به آسایش و نیکنامی گرای
گریزان شو از مرد ناپاک رای،
فردوسی،
مرانام خوانند ناپاک رای
ترا مرد هشیار نیکی فزای،
فردوسی،
نداند که شاه جهان کدخدای
نخواند مرا پیر ناپاک رای،
فردوسی
لغت نامه دهخدا

ناپاک زاد

ناپاک زاد
حرام زاده، ولدالزنا، کسی که اصیل و نجیب نباشدبرای مثال آن دد ناپاک زاد از هیبتت جان داد از آنک / بود در گوشش هنوز افغان افغان ای ملک (قاآنی - ۹۲۷)
ناپاک زاد
فرهنگ فارسی عمید

پاک رای

پاک رای
کسی که اندیشۀ پاک داشته باشد، پاکیزه رای، برای مِثال اگر بخردی سوی توبه گرای / همیشه بُوَد پاک دین پاک رای (فردوسی۲ - ۲۴۸۴)، دانا
پاک رای
فرهنگ فارسی عمید