معنی لوکان - فرهنگ فارسی عمید
معنی لوکان
- لوکان
- آنکه بر روی چهار دست و پا راه برود، ستوری که بد راه برود
تصویر لوکان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با لوکان
لوکانه
- لوکانه
- نوعی از گیاههای متعفن: وین سیم که هست اسم و جسمش نی چون بوی خوش سپست و لوکانه... (عثمان مختاری. چا. همائی 499)
فرهنگ لغت هوشیار