معنی گرماگرم گرماگرم زمان اوج یا شدت گرفتن امری، در حالت گرمی، سردنشده، کنایه از فوراً، سریعاً، بسیار گرم، کنایه از باشوروشوق تصویر گرماگرم فرهنگ فارسی عمید