جدول جو
جدول جو

معنی قطر

قطر
خطی که دو راس غیر مجاور یک چندضلعی را به هم وصل می کند
خطی که از وسط دایره می گذرد و آن را به دو نیم تقسیم می کند
کلفتی، ضخامت
جانب، کرانه
اقلیم، ناحیه
تصویری از قطر
تصویر قطر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قطر

قطر

قطر
کرانه، ناحیه و جانب، اقلیم، خطی که دایره را به دو قسمت مساوی تقسیم می کند
فرهنگ لغت هوشیار

قطر

قطر
ناحیه، اقلیم، خطی که از مرکز دایره بگذرد و دو برابر شعاع است، ضخامت هر چیز، جمع اقطار
قطر
فرهنگ فارسی معین

قطر

قطر
ابن ارطاه. از تابعیان است. (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 251)
لغت نامه دهخدا

قطر

قطر
مس، یا مس گداخته، یا نوعی از مس، نوعی از چادر و جامه که آن را قطریه خوانند، مال. گویند: بذرت قطر ابی، یعنی خوردم مال پدر خود را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا