معنی فرادا فرادا مقابل جماعت، در فقه ویژگی نمازی که به تنهایی خوانده شود، به تنهایی (خواندن نماز) مثلاً نمازش را فرادا خواند تصویر فرادا فرهنگ فارسی عمید
فرادر فرادر فردرها، کُلون ها، چوبهایی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، فانه ها، پانه ها، فَهانه ها، تَنبه ها، مَدَنگ ها، بَسکَله ها، کُلَندها، فَروَندها، فَلجَم ها، کلیدان ها، جمعِ واژۀ فردر فرهنگ فارسی عمید
فراشا فراشا حالتی که آدمی را از به هم رسیدن تب ایجاد می شود. و آن خمیازه و به هم کشیده پوست بدن و راست شدن موی بر اندام باشد قشعریره مور مور شدن فرهنگ لغت هوشیار
فرادی فرادی جمع فَرَد، تک، تنها نماز فرادی: نمازی که تنها خوانده شود، مقابل نماز جماعت فرهنگ فارسی معین