جدول جو
جدول جو

معنی غوشاد

غوشاد
جایی که شب ها گلۀ گاو و گوسفند در آن به سر ببرند، شبغاره
تصویری از غوشاد
تصویر غوشاد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غوشاد

غوشاد

غوشاد
جایگاه گاوان و گوسفندان، (فرهنگ اسدی) (از صحاح الفرس)، جای خوابیدن گاوان و گوسفندان، (برهان قاطع)، چاردیوار را گویند که شب هنگام گاوان و گوسفندان و شتران و امثال آن در آنجا باشند، (فرهنگ جهانگیری)، غوشا، آغل، شبگاه، شب غازه، زاغه:
سبوح و مزکت بهمان گرفت و دیزه فلان
و ما چو گاوان گرد آمده به غوشادا،
ابوالعباس (از فرهنگ اسدی)،
ز بأس پاس تو اندر کنام شیر و پلنگ
کند شبان به شبان از پی گله غوشاد،
شمس فخری (از آنندراج) (جهانگیری)،
، سرگین سایر حیوانات، بفتح اول نیز آمده است، سرگین حیوانات، غوشا، جای فرودآمدن کاروان، قافله گاه، (از برهان قاطع)، جایگاه دیوان و جنیان، (اداه الفضلاء) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)، درخت بلند، (برهان قاطع) (اداه الفضلاء)
لغت نامه دهخدا

کوشاد

کوشاد
جِنتیانا، گیاهی با ساقۀ بلند میان تهی گره دار، برگ های شبیه برگ کدو و گل های سرخ مایل به کبود که در کوه ها و جاهای نمناک و سایه دار می روید، دم کردۀ ریشۀ آن برای درمان اسهال، سوءهاضمه، کرم معده و یرقان به کار می رود، گوشاد
کوشاد
فرهنگ فارسی عمید

گوشاد

گوشاد
جِنتیانا، گیاهی با ساقۀ بلند میان تهی گره دار، برگ های شبیه برگ کدو و گل های سرخ مایل به کبود که در کوه ها و جاهای نمناک و سایه دار می روید، دم کردۀ ریشۀ آن برای درمان اسهال، سوءهاضمه، کرم معده و یرقان به کار می رود، کوشاد
گوشاد
فرهنگ فارسی عمید