معنی سهستن - فرهنگ فارسی عمید
معنی سهستن
- سهستن
- نمایان شدن، به نظر آمدن
ترسیدن، رم کردن و گریختن، رمیدن
تصویر سهستن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سهستن
سکستن
- سکستن
- گسستن، گسیختن، کنده شدن، جدا شدن، برای مِثال چونکه از امرودبُن میوه سکست / گشت اندر عهد و نذر خویش سست (مولوی - ۴۰۰)
فرهنگ فارسی عمید