جدول جو
جدول جو

معنی سایر

سایر
باقی چیزی، باقی مردم، دیگر، سیر کننده، رونده، جاری، روان، کنایه از داستان شده و مشهور میان مردم، همه، جمیع
تصویری از سایر
تصویر سایر
فرهنگ فارسی عمید