معنی سالوس
- سالوس
- فریب دهنده، مکار، حیله گر، ریاکار،
برای مثال گفت آن سالوس زرّاق تهی / دام گولان و کمند گمرهی خدعه، مکر، حیله، فریب،(مولوی - ۹۲۷) برای مثال زمانی به سالوس گریان شدم / که من زآنچه گفتم پشیمان شدم (سعدی۱ - ۱۷۹) ، دلم گرفت ز سالوس و طبل زیر گلیم / به آنکه بر در میخانه برکنم علمی(حافظ - ۹۴۰)
