جدول جو
جدول جو

معنی رمک

رمک
گلۀ گاو، گوسفند یا اسب، سپاه و لشکر، گروه مردم، رمه
مادیانی که برای جفت گیری و تولید مثل باشد، اسب
تصویری از رمک
تصویر رمک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رمک

رمک

رمک
دهی است از دهستان حومه بخش رامسر از شهرستان شهسوار در 2هزارگزی شرق رامسر و کنار راه شوسۀ رامسر به شهسوار. دارای آب و هوایی معتدل و مرطوب و مالاریایی و 530 تن سکنه است. آب آن از رود خانه رمک رود تأمین می شود و محصول آن برنج و مرکبات و چای و ابریشم و شغل اهالی زراعت است. فرودگاه رامسر در شمال این آبادی واقع شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

رمک

رمک
رمه. (فرهنگ اسدی) (برهان). گلۀ گوسفند و ایلخی اسب و غیره. (برهان). معرب آن رَمَق است. رجوع به رَمَق شود:
رمک و رمه خواهی و شبان نیزهم
شاد نباشی بدانکه تو نه شبانی (کذا).
طیان (از حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی).
پنج هزار اشتر و دو هزار استر دون خر و رمک اسب تازی و دیگر مالها. (تاریخ سیستان)
لغت نامه دهخدا